Saturday, December 4, 2010

آتش زبانه میکشد

جنگل های شمال ایران در آتش میسوزد. در اخبار خوندم که ازاستان گلستان به جنگل های استان مازندران هم کشیده شده. امیدوارم هر چه زودتر این آتش سوزی مهار بشه اما اون درخت ها دیگه هیچگاه بر نمیگرده. هیواناتی که در این آتش سوزی از بین میروند هم به سختی جایگزین خواهند شد و یا شاید هم برای همیشه از بین میروند. یک سری هم به روستاها پناه می برند. امیدوارم مردم بهشون پناه و غذا بدهند و گرفتار ترس و خشم مردم نشوند.

جالب اینه که در همین هال شمال اسرائیل هم در هال سوختن هستش  و کمک های منتقه ای برای خاموش کردن آتش در جریان هستش اما هیچ کس، تکرار میکنم هیچ کس یک ستل آب هم به ما کمک نکرده. ما همیشه تنها ایستاده ایم. همیشه تنها ... چرا ؟ آیا این ارزشی قابل دفاع هستش ؟ یا تاوان یک رشته از کارها و افکار خودمون هستش ؟؟؟ این تنهایی ما تنها مربوت به جریان هسته ای هم نیستش و از سال های سال پیش به این سو ادامه داشته. ما همیشه در داشتن متهد های منتقه ای تنبل بودیم و اونهایی هم که با ما بودند در شرایط سخت در کنارمون نبودند

به امید ایرانی آباد و آزاد

No comments:

Post a Comment